نقد فیلم بکت روایت جنایات سیاسی!

بکت “بکت” یک تریلر اسرار آمیز است که شخص اشتباه را در زمینه وقایع سیاسی جنایی قرار می دهد. با مرور این فیلم با زومجی همراه باشید.

فیلم های جنایی و معمایی همیشه یکی از انتخاب های مخاطب برای آثار سینمایی بوده اند. فیلم هایی که بیننده را سر و صدا می کند و قدرت ادراک و حواس او را بر می انگیزد. بکت “بکت” فیلمی است که خطوط همان ژانر سینمایی را دنبال می کند و یک داستان مرموز را تعریف می کند ، اما آنچه در این فیلم اتفاق می افتد این است که در فرمول جدید شرکت های فیلمسازی نقش دارد.

فردیناندو سیتو فیلومارینو ، کارگردان ایتالیایی این فیلم ، مانند برخی دیگر از فیلمسازان این روزها ، جان دیوید واشنگتن ، پسر دنزل واشنگتن و بازیگر اصلی تنت را تا حدودی انتخاب کرد تا از برخی مسائل رسمی و محتوایی فیلم جلوگیری کند. به خود را به بازیگر معرفی کنید ، زیرا ممکن است تماشاگران با دیدن بازیگر جدیدترین فیلم نولان و تماشای این فیلم بدون توجه به نکات و نظرات تماشاگران ، هیجان زده شوند.

این مقدمه ای است که صنعت سینما مدتی است به طور جدی دنبال می کند و این فیلم نیز از این قاعده مستثنی نیست. بکت در مکانی قدم می زند که نه می تواند بلند شود و نه می تواند سقوط کند و بنابراین یک حد وسط را نشان می دهد.

گزیده ای از داستان در زیر نشان داده شده است

قدم زدن جان دیوید واشنگتن در فیلم بکت

بکت در بین این نوع آثار سینمایی ایده های تکراری دارد. توطئه های سیاسی پشت صحنه ایده جدیدی برای فریب دادن طرف مقابل نیست و تماشاگران سینما می توانند نمونه های مشابه بسیاری را در ذهن خود ذکر کنند.

بکت (جان دیوید واشنگتن) و نامزدش آوریل (آلیشیا ویکاندر) برای تعطیلات به یونان می روند. او در حوادث آوریل کشته می شود و بکت درگیر یک نقشه جنایی است. او سخت تلاش می کند تا به آتن و سفارت آمریکا برسد تا از وضعیتی که در آن قرار دارد خلاص شود. بکت متوجه می شود که یک جریان سیاسی وجود دارد که در آن اشتباه کرده است و باید بلافاصله خود را از دست ماموران نجات دهد.

بکت در بین این نوع آثار سینمایی ایده های تکراری دارد. توطئه های سیاسی پشت صحنه ایده جدیدی برای فریب دادن طرف مقابل نیست و تماشاگران سینما می توانند نمونه های مشابه بسیاری را در ذهن خود ذکر کنند. فیلم در واقع دو ایده جداگانه را با هم ترکیب کرده و چنین جلوه ای را ایجاد می کند. بکتینگ شامل دو قسمت است. از ابتدای فیلم تا زمانی که بکت پوستر پسر مو قرمز را می بیند ، ایده نسبتاً خوبی دارد و تماشاگران در وسط یک تریلر اسرار آمیز قرار دارند و به دنبال اتفاقاتی هستند که در محل مرگ آوریل رخ داده است. داستان در چنین فضای پر تنش و ناامنی قرار دارد. واقع شده است.

تا اینجا ، تقریباً همه چیز خوب پیش می رود ، مخاطب و شخصیت داستان همزمان حرکت می کنند ، تعلیق و معما رخ می دهد و حتی با وجود پرداخت ضعیف و تکرار این ایده در ابتدای فیلم ، بیننده غرق می شود فضای طراحی شده کار پس از آشنایی بکت با دو فعال مدنی ، فیلم فرو می پاشد و تلاش های فیلم برای ایجاد فضایی معمایی و معلق به هدر می رود. وقتی شخصیت بکت متوجه این موضوع می شود و به هویت پسر بچه مو قرمز پی می برد ، تماشاگران به تدریج احساس می کنند که او را به جای دیگری انداخته اند و این داستان سیاسی به عنوان دنباله ای سفارشی شده است.

این دقیقاً جایی است که مخاطب ناامید می شود. بیننده ای که خود را برای یک داستان هیجان انگیز از یک گردشگر در تنگنا آماده کرده است ، از وقایع ریاضت اقتصادی یونان مطلع می شود و باید آن را بدون پرداخت هزینه زیاد به ابتدای فیلم ربط دهد. حتی اشارات اولیه فیلم به تجمعات و رویدادهای سیاسی نیز به هیچ وجه نمی تواند در این اثر چند دراماتیک ایفا کند و مخاطب را راضی نگه دارد.

آوریل و بکت در حال عکاسی از بکت هستند

شخصیت بکت (جان دیوید واشنگتن) که نقش اصلی این فیلم را بازی می کند در بن بستی گیر کرده است و بدون کاریزمای قهرمانانه به رویه های تک بعدی می پردازد.

شخصیت بکت (جان دیوید واشنگتن) که نقش اصلی این فیلم را بازی می کند در بن بستی گیر کرده است و بدون کاریزمای قهرمانانه به رویه های تک بعدی می پردازد. مخاطب نمی تواند او را بشناسد و به او نزدیک شود. پس از پایان فیلم بیننده از خود می پرسد “بکت کی بود؟” از آنجا که این شخصیت بیوگرافی از خود ندارد ، احساسات او بر ما پنهان است و هیچ گذشته ای از خود را به ما نشان نمی دهد.

یکی از برجسته ترین ویژگی های بکت مبارزه و فرار از شروران فیلم است. مبارزه سیاسی چه کسی این همه را انجام می دهد؟ گردشگری که برای تعطیلات به یونان آمده است؟ یا یک محیط بان در یونان لباس توریست می پوشد؟ می بینی؟ هیچ توجیه چشمگیری برای اعمال و توانایی های بکت وجود ندارد و درک رفتارها و اعمال وی بدون دانستن پیشینه این شخصیت برای ما بسیار دشوار است.

این شخصیت آنقدر درگیر فرار است که فقط شکلی از خود را ترک می کند و مخاطب را با بخشهای محتوایی خود درگیر نمی کند. او گاهی دلش برای نامزدش آوریل تنگ می شود ، اما کارگردان هیچ خاطره ای از او با ما در میان نمی گذارد تا بیننده را در احساسات بکت غوطه ور کند.

این فیلم خود را در پی تعقیب و گریز قرار می دهد ، تلاش مأمورینی که می خواهند مانع از رسیدن بکت به کنسولگری آمریکا شوند ، اما شروران فیلم آنقدر قوی نیستند که مانع فوق العاده ای برای شخصیت بکت باشند. ضد قهرمانان در نمایشنامه ها آینه ای برای قهرمانان هستند تا قدرت خود را نشان دهند. اگر افراد شرور ضعیف تر از قهرمانان داستان باشند ، قهرمان داستان مطمئناً نمی تواند خود را نشان دهد و قدرت خود را اعمال کند.

بکت در فیلم بکت در حال گفتگو با دو فعال مدنی است

در این فیلم نیز از آنجا که قاتلان ضعیف تر از بکت هستند ، تأثیر نمی تواند تأثیر زیادی بر آدرنالین مخاطب بگذارد ، زیرا بیننده مطمئن است که بکت از این وضعیت بدون هیچ گونه آسیبی جان سالم به در می برد و داستان به پایان می رسد. از طرفی این احمق ها اصلا برای مخاطب قابل درک نیستند. آنها خود را به بیننده معرفی نمی کنند و هیچ داستانی را نشان نمی دهند. قاتلان مانند ربات فقط به دنبال بکت هستند و تنها برنامه آنها دویدن و تعقیب است که باعث می شود مخاطب از داستان دور شود.

این عدم پرداخت شخصیت برای همه شخصیت های فیلم اتفاق می افتد و محدود به شخصیت اصلی و ضد قهرمان ها نیست. نامزد آوریل بکت از همین فقدان رنج می برد. او هیچ رابطه علت و معلولی در شخصیت خود ندارد و با توجه به اینکه بکت از دست دادن او ناراحت است و می خواهد بین بقا و عزاداری تعادل برقرار کند ، نمی تواند نقش زیادی در پیشبرد درام ایفا کند.

دیوید واشنگتن در بکت بازی ضعیفی دارد و نمی تواند این نقش قهرمانی را ایفا کند. به نظر می رسد او با این شخصیت بیگانه است و نتوانسته آن را به خوبی درک کرده و برای خودش بسازد. بازی های او طبیعی نیستند و او بازی واقع بینانه ای نمی بیند ، به ویژه وقتی می خواهد ناراحتی خود را طوری بیان کند که انگار با دوربین کاملاً بیگانه است و نمی تواند به درستی ارتباط برقرار کند.

اما در عوض ، آوریل (آلیشیا ویکاندر) با نقش خود ، هرچند کوتاه ، توانست تأثیر و کاریزمای لازم را ایجاد کند و این می تواند یک دستاورد بزرگ برای یک بازیگر باشد ، بازیگری که نه نقش بالایی ایفا می کند و نه حقوق خوبی دریافت می کند. کارش خوب ، آگاه است و می داند چگونه می تواند کنترل دوربین را در دست بگیرد و با ظاهر و بازی های عمیق خود تا حدی حضور خود را در فیلم حفظ کند.

دیوید واشنگتن در میان اعتراضات در بکت

در فیلم بکت ، فرم به طور کامل بر محتوا چسبانده شده است و جلوه آن بیشتر نمایش تعقیب و گریز است تا ارائه محتوای ارزشمند.

وقایع سیاسی فیلم که بکت طی می کند ضعف اصلی کار است. زیرا مخاطب را در قلب داستان خود قرار نمی دهد و نمی تواند توضیح درستی از این رویدادها به او بدهد. تنها چیزی که بیننده می تواند به آن برسد این است که این دو گروه سیاسی در دوران ریاضت اقتصادی یونان با یکدیگر اختلاف نظر داشته اند ، به همین دلیل کودکی ربوده شده و بکت در مشکل است.

رویدادهایی که بکت در این فیلم پشت سر می گذارد بر اساس سیاست است ، اما سازندگان هیچ توجهی به این رویدادها ندارند و تنها چند دیالوگ کافی است ، که باعث می شود رویداد عمیق اتفاق نیفتد و مخاطب نمی تواند ریشه داشته باشد ارتباط با این قسمت از ایجاد نمایش.

در فیلم ، فرم کاملاً بر اساس محتوا است و اثر بیشتر یک تعقیب و گریز است تا یک محتوای مفید. در پایان فیلم ، اگر از خود بپرسیم بکت در مورد چه چیزی صحبت می کرد ، تنها پاسخی که به دست می آوریم ، پشت صحنه های سیاست است ، محتواهایی که در بسیاری از آثار دیده ایم و متاسفانه در این فیلم بدون هیچ گونه عمق و لایه نشان داده شده است.

اما از سوی دیگر ، یونان ، در زمان ریاضت اقتصادی ، به زیبایی به تصویر کشیده شده و چهره فقر و بیکاری کاملاً نمایان است ، بنابراین سازندگان توانسته اند فضای خوبی را به نمایش بگذارند تا مخاطب بتواند فضای غم را درک کند ، بیکاری و ناامیدی

بکت فیلمی است که می تواند شما را برای مدتی سرگرم کند ، اما نمی تواند برای مدت طولانی بیننده بماند و او را تحت تاثیر قرار دهد.

دیدگاهتان را بنویسید